loading...
شهر دانلود | بازی , نرم افزار , دانلود فیلم وسریال

 

 

رمان جدیددختر پولدار پسر خودخواه  یک از جز وبلاگ های برتر این است که ماتهیه کردیمش و گذاشتیمش 

این قسمت 12 این رمان است با ما همیشه همرا باشید تا جدیدترین ها رو مشاهده کنید

سرجام نشسته بودم ... و اونم روی پام خوابیده بود ... دستم هنوز بین موهاش بود ولی ثابت ... علی رقم مخالفت هایی که از اولش کردم الآن از این همه نزدیکی احساس خوبی داشتم ... احساسی که میدونم درست نبود و حتی بودنش هم اشتباه بود ...به داستان زندگیش فکر کردم ، سرنوشتش مثل داستانا بود ... دلم واسش میسوخت ... خیلی سختی کشیده بود ... بهش نگاه کردم و محو صورتش شدم ، بعد از چند ثانیه با نگاهش غافلگیرم کرد ... نمیدونم طرز نگاهم چجوری بود که چشماش سرد و سنگی شدن و خیلی خشک گفت : اونجوری نگام نکن ، من از ترحم متنفرم ... دلت برام نسوزه 
  بعدشم نگاهش رو ازم گرفت و به آباژور زل زد  اول شوک زده شده بودم ... فکر نمیکردم چنین واکنشی نشون بده ، بیشتر انتظار داشتم الآن بشینیم دوتایی های های گریه کنیم !! منم خوش خیال بودما !! پسره بی لیاقت !
  ایــش آرومی گفتم و نگاهم رو ازش گرفتم 
  نگاهم خیلی ناخود آگاه به سمتش کشیده شد که دیدم با چشمای خندونش زل زده بهم !! یعنی شنیده بود که بهش گفتم ایش ؟؟ خب بهتر بشنوه !
  بی شعوره دیگه 
  نگاهم رو ازش گرفتم و دستم رو از بین موهاش در آوردم !! 
  داشتم به این فکر میکردم که یه ربع نشد ؟؟ نمیخواست پاشه این ؟؟ بابا این پای بدبختم بی حس شد  و همونطوری که توی دلم غر میزدم با صدای اعتراض آمیزش که میگفت ( اِه ) از افکارم بیرون کشیده بودم ، متعجب نگاش کردم ، که گفت : بزار همونجا بمونه 
  با تعجب همونجوری مثل منگلا بهش نگاه کردم که آهی کشید و گفت : دستتو میگم 
 به دستم نگاه کردم ! چی میگفت این ؟؟ دستم کجا بمونه ؟؟؟ قبل از اینکه منظورش رو بگیرم دستش رو آورد بالا و با گرفتن دستم بین موهاش جاگذاریش کرد، یه چپ چپ هم نگام کرد و چیزی شبیه ؛ خنگ زیر لب زمزمه کرد ، بعد به پهلو خوابید و سرش رو توی شکمم فرو برد ، بعدشم چشماش رو بست ! 

  داشتم با تعجب به کارش نگاه میکردن که با کمی تکون خوردنش یهو زدم زیر خنده !! 

  برگشت با تعجب نگام کرد و با دستاش سرش رو از شکمم دور کردم !! خب چیکار کنم قلقلکی بودم !!! با دیدن قیافه ی گیج و ویج آرین خندم شدت گرفت و اونم به آرومی زمزمه کرد : خوبی تو ؟؟ 

  همونجوری واسه خودم میخندیدم بیشتر از لحن صداش و طرز نگاهش !!!! حتما اونم فکر میکرد که من روانی شدم !!

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    کدام یک از امکانات سایت را می پذیرید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 260
  • کل نظرات : 182
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 567
  • آی پی امروز : 92
  • آی پی دیروز : 103
  • بازدید امروز : 295
  • باردید دیروز : 231
  • گوگل امروز : 3
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 2,719
  • بازدید ماه : 7,863
  • بازدید سال : 67,365
  • بازدید کلی : 1,004,669